شهریار

یه وقتهایی در زندگی است  که به خودت میای و میبینی که توی زندگیت همش در حال جنگی جنگ برای اثبات خودت و نبرد برای توجیه دیگران و بعد ازینکه حسابی خسته و فرسوده شدی ممکنه یهو به خودت بیای و بگی: خوب که چی، آخرش چی! چون حالا به این نتیجه رسیدی که دفاع از خودت در مقابل خیلی از کسانی که تو رو درک نمیکنن فرق زیادی با گل لگد کردن نداره و ازون جا به بعده که سعی میکنی به جای این مبارزه بیهوده یه جاهایی فقط سکوت کنی و بگذری و اجازه بدی آدما هرچی دلشون میخواد فکر کنن و اینجاست که به خودت میگی: اصن من خوب یا بد چه فرقی میکنه، بگذار هرجور دوست دارن فکر کنن! و این روز آزادی توئه چون از یه طرف خود واقعیت هستی و از طرف دیگه تلاش نمیکنی خودتو به کسی ثابت کنیکی مثلِ منه؟  + نوشته شده در جمعه بیست و سوم مهر ۱۴۰۰ ساعت 20:20 توسط فاطمه مهماندوست  |  شهریار...

چهارمین سال از ایجاد این وبلاگ به زودی در اذر ماه میرسه برایم بنویسید هرچی دوست دارید بنویسید در قسمت نظرات همین پست میخواهم بدانم هنوزم اینجا کسی از من، منِ تنها و فراموش شده چیزی میخواند یا نه؟کسی هنوزم اسمم را یادش هست؟اصلا کسی دوست دارد نوشته هایم را؟#فاطمه_مهماندوست #شیدا + نوشته شده در جمعه بیست و سوم مهر ۱۴۰۰ ساعت 20:25 توسط فاطمه مهماندوست  |  شهریار...

‏کسی چه میداند؟ شاید پوتین هم عاشق چشمان دختری اوکراینی شده بود...!!!!! از این جملات و شبیه این جملات این روزها زیاد میخوانیم در هر کجا ، عده ایی جنگ را نقاشی کردند، دیگران آواز خواندند ، شاعران قافیه و ردیف سرِ هم کردند، و عده ایی هم از جنگ سود بردند... فقط همین قدر میگم: ‏جنگ هیچ‌چیز قشنگی ندارد، سر تا سر زشتی، اندوه، بی خانمان شدن، و تنهایی‌ست... جان انسان های بی گناه را میگیرد ، و برای کسانی هم که جان سالم به در بردند یک درد عمیق، خاطره ایی تلخ تا همیشه همراهش است ... شاعران! نویسندگان! نقاشان، به خدا جنگ نه تازه است نه تازگی دارد و نه هیچ چیزِ قشنگی! ننویسید، نه سرایید، و هیچ رنگی روی بوم های بی روح و سفید نزنید، جنگ را رمانتیک جلوه ندهید! به قول دکتر یاری: گفته بودی شهید یعنی چی؟ پسرم جنگ چیزِ خوبی نیست...!#فاطمه_مهماندوست  + نوشته شده در سه شنبه دهم اسفند ۱۴۰۰ ساعت 18:23 توسط فاطمه مهماندوست  |  شهریار...